untitled1.JPG


 خو
استم راجع به «یو. ان تافر سنکشن آن ایران» بنویسم، اما ازانجامش منصرف شدم.  بقول شازده که فرموده اند «در کار سیاست دخالت نکن بچه جان. سیاست کار مردان بزرگ است» بنده  سرم را در کار دیگران فرو نمیکنم.  فقط خواستم بهتون بگم که اگر شنیدید علی یکدست دومرتبه هارت و پورت اسلامی کرد، و یا کوسه جلب رفت توی نماز جمعه هفته بعد و یکسری اشک تمساح ریخت برای مردم و نطقهای بی سر و ته کرد، تعجب نکنید. هارت و پورت این مرتیکه همیشه نشئه، و اون مترسک دهن پاره، و اون محسن رضائی ملعون و خبیث و بقیه انصار و اعوان ایشان درست مثل واق واق کردن سگهای  ولگردیست که یک محله را قرق کرده اند. تا باشد خدمت این پاچه پاره های اسلامی-آمریکائی-انگلیسی برسیم.  بیچاره مردم ایران که باید تاوان هارت و پورتهای  «رهبر» شیره ای انقلاب و بقیه اهل بیت را بدهند و هی نخ قندهای دور کمرشون رو سفت تر ببندند.  به گمانم آخوندها درفکر دوباره سازی عاشورا هستن. شاید هم میخوان برن که جهانی بشن و… شما چه فکر میکنید؟ بهر حال این سنکشن جدید یک فرصت طلائی برای اسلامیون همیشه در صحنه است تا مردم به گروگان گرفته شده ایران را بیشتر بچزانند. تا باشد که ما هم یک همتی، تلاشی بکنیم، و تمام اجناس صادراتی جمهوری اسلامی را، اعم از زنده و غیر زنده، تحریم کنیم. مثلن به مسجد نرویم، خودمان را بخاطر اسلام جر ندهیم، پیش از غذا به روان خمینی لعنت بفرستیم: واجب کفائی است. و پس از غذا اگر دچار سوءهاضمه هستیم، بهنگام راحت کردن خود خاندان شریف بیت جماران را به یاد آوریم. اگر هم هیچکدام از این کار ها را بعلت ذیق وقت، نداشتن امکانات مادی، و یا گشادی …نمیتوانیم انجام دهیم، پس نام ایرانی را از روی صفحه شناسنامه هامان پاک کنیم و برویم و کشکمان را بسابیم.  ببخشید دچار احساسات میهن پرستانه شدم و یادم رفت که «سیاست کار مردان بزرگ است». با عرض پوزش از شازده و شما!

 ذره بین