درهفته ای که گذشت، «کاردینال سرخپوش»، رئیس مجمع تشخیص مصلحت، در خطبه های پیش از نماز جمعه، گل افشانی کردند که بوی آن بمشام ما هم رسید.

خطبه های نماز جمعه تهران، خطبه هائی بسیار حساس، حساب شده، و حائز اهمیتند. بر طبق اصول انقلابی، و به منظور اعلام مواضع رژیم و رد و بدل چشمکهای سیاسی و ایما و اشارات اقتصادی و خاص المنفعه، سخنانِ خطیبِ منتخب و نماز گزار دارای جهت گیریهای خاصی میباشد که چشم پوشی کردن از آنها یعنی تجاهل. خطیب منتخب، بنا برموازین انقلابی اسلامی باید شخصی باشد که در پهنه مسائل مملکتی و اسلامی و امنیتی و مصلحت اندیشی ید طولائی داشته باشد؛ هم با دبدبه باشد و هم صاحب  حشم و مال و منالی و در ضمن حرفش هم در رو داشته باشد. هنگامیکه یک همچیین شخص مدبر و متمول و موثری میرود بالای منبر، ما باید چهار زانو پای منبرش بنشینیم و ببینیم چه چیزدستگیرمان میشود. و شاید  بحول و قوه اللهی از آنچه دستگیرمان شد بهره ای گرفتیم، و منتظر نماندیم تا «آمریکا ما را بزند».  چرا که بالفرض آمریکا نخواهد «ما را بزند» آیا این رواست که ما خودمان را لت و پار کنیم، و به تلافی عدم لشکر کشی آمریکا به ایران در طی بیست و هشت سال گذشته، حالا که از ایرانی جز یک زندگی آنی چیزی بیش ساخته نیست، از زور ناراحتی کیک زرد بخوریم و کلیه و مغز و کبد بفروشیم و دختر به دبی بفرستیم و در زیمباوه روغن نارگیل به هر چه نابدترمان بمالیم و بد هم بنشینیم شاید «اسرائیل ما را بزند»؟

 

  

نماز جمعه تهران مراسم ساده و بی تکلفی نیست که بشود ازآن بسادگی گذشت، بویژه آنکه  معمّم خطیب حجت السلام و المسلمین علی اکبر شاه رفسنجانی هم  باشد. شیوه علی اکبر شاه اینست که سخنانش را با اسلامی ترین نکات شروع کند، چرا که او به این نکته واقف است که امت نمازگزار توقعاتی دارند؛ و بیخودی و برای نوشیدن شربت نذری و گرفتن کوپن بنزین و بلیط  سفرهای مجانی به عتبات عالیه و دیگر بلاد اسلامی و این حرفها در این گرمای امرداد ماه در حیاط دانشگاه اسلامی بر آن آسفالت داغ ماتحت خود را برشته نمیکردند. و رفسنجانی هم، خدائیش را بخواهید آدمی نیست که میهمانانش را دست خالی به خانه برگرداند، لذا ایشان خطبه های نماز جمعه اش را با نام و یاد پیامبر اسلام آغاز میکند که، «هیچ هدیه ای از طرف خداوند بعد از اصل آفرینش انسانها بعنوان قرآن برای بشریت اهمیت ندارد.»

 

 

دومین نکته حائز اهمیت در سخنرانی علی اکبرهاشمی رفسنجانی اشاره او به «سالگرد بمباران هسته ای آمریکا در هیروشیما و ناکازاکی» است و «این بزرگترین فاجعه تاریخ دنیا…و جنایتی است که هیچ انسانی نمیتواند آن را نادیده بگیرد و عجیب است که دنیا بعد از دیدن این همه جنایت همچنان به دنبال بمب هسته ای پیش رفته که اگر خدای ناکرده این بمب ها به کار گرفته شوند همه کره زمین منهدم می شود».  حالا اگرآخوندها میخواهند بصورتی بسیار «صلح آمیز» ایران و منطقه و سپس دنیا را با اشعه و زباله اتمی به بهشت بفرستند، این بحثی است که از «توانِ ما» فراتر است.

 

سومین نکته حائز اهمیت اشاره علی اکبر شاه به «استقرار خاورمیانه»، و خط و نشان کشیدن ایشان برای «بسیاری از کشورها به خصوص کشورهای استعماری صنعتی» (بخوانید اتحادیه اروپا، شرکای جمهوری اسلامی در چپاول ایران) است؛ البته آمریکا که جای خود دارد، چون برطبق فرمایشات امام به ارتحال رفته، «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند».

 

ذره بین